اولین متولد سینما هستم، از 6 سالگی پای آپارات می ایستادم

به گزارش مجله سفرنامه دبی، خبرنگاران-گروه هنر: هنر-صنعت سینما طی سال ها فعالیت خود توانسته است مخاطبان بسیاری را جذب کند و راضی نگه دارد؛ هنری که می توان گفت در میان همه اقشار در جوامع مختلف هوادار دارد.

اولین متولد سینما هستم، از 6 سالگی پای آپارات می ایستادم

این هنر-صنعت به فراوری فیلم منحصر نیست و علاوه بر عوامل فراوری فیلم، کسان دیگری نیز هستند که خاطرات جذاب و شنیده نگردیده ای از سینما دارند. از جمله گروه های فعالی که این روزها با دیجیتالی شدن سینما به فراموشی سپرده گردیده اند آپاراتچی ها هستند؛ افرادی که گاه یک فیلم را بارها و بارها در طول یک روز می دیدند تا مخاطبانی که برای اولین بار آن فیلم را در سینما می بینند، بدون هیچ مسئله ای از تماشای آن لذت ببرند.

فردا چهارشنبه 21 شهریور روز ملی سینما در ایران است که به همین منظور سراغ مراد دورلو معروف به امیر دورلو رفتیم. وی کار خود را با آپارات های زغالی آغاز نموده و تا دیجیتالی شدن سینما یار همیشگی آپاراتخانه ها بوده است. دورلو هرچند در یکی از سینماهای لاله زار به جهان آمده است، اما خود را لاله زاری نمی داند و بیشتر در گروه سینمایی مولن روژ شامل سینماهای مهتاب، برلیان، زهره، کریستال و مولن روژ که فیلم های کمپانی پارامونت و یونایتد آرتیستز را وارد و بصورت غیردوبله نشان می دادند، کار نموده است.

پای خاطرات امیر دورلو زاده سینما نشستیم و لذت بردیم. امیدواریم شما نیز با مطالعه این خاطرات لذت ببرید.

دورلو در مصاحبه با خبرنگاران به داستان تولد خود اشاره نموده و می گوید: مراد دورلو معروف به امیر دورلو متولد 1335 در سینما سهیلا اول خیابان لاله زار هستم.

وی که با تعجب ما از مکان به جهان آمدنش روبرو گردیده است، شرح می دهد: داستان به جهان آمدن من این است که پدرم در سینما سهیلا مشغول به کار بود و خانواده ام در واحد مسکونی ای که در سینما قرار داشت زندگی می کردند. مادرم من را باردار بود و در روزهای آخر بارداری قبل از اینکه مادرم را به بیمارستان برسانند در همان سینما به جهان آمدم و بعد من و مادرم را به بیمارستان رساندند.

این آپاراتچی پیشکسوت سینما می گوید از دوران کودکی هرچند خیلی کوشش نموده اطراف صاحب سینما و دیگر مسئولان آن نباشد اما باز هم به کار در سینما علاقه مند گردیده است.

او اضافه می نماید: من ساعت های بیکاری به آپاراتخانه سینما می رفتم و همین مساله سبب شد تا در 6 سالگی پای آپارات، فیلم نمایش دهم. به یاد دارم اولین فیلمی که توسط آپارات در سینما سهیلا نمایش دادم دراکولا بود. به خاطر دارم سانس آخر نمایش فیلم دراکولا ساعت 22 بود و تاریکی هوا سبب می شد که از نمایش فیلم بترسم. من آن روزها به قدری کوچک بودم که برای رسیدن به آپارات باید از سه جعبه چوبی نوشابه های فانتا استفاده می کردم تا بتوانم فیلم را نمایش دهم.

دورلو با یادی از روزگار دور می گوید: در آن دوران حلقه های فیلم نگاتیو، کوچک بود و برای یک فیلم باید 3 یا 4 بار حلقه عوض می کردیم تا فیلم تمام گردد.

وی با اشاره به قابل اشتعال بودن فیلم ها در آن دوران بیان می نماید: فیلم ها در آن دوران قابلیت اشتعال داشت و اگر پای آپارات نمی ماندید و دریچه نور بسته نمی شد هنگام تمام شدن حلقه، فیلم آتش می گرفت و باعث سوختن سینما می شد.

از او می پرسیم که آیا خودش باعث آتش سوزی نگردیده است که تعریف می نماید: در آن دوران لاله زار بیشتر پارچه فروشی بود و من یکی از مغازه های لاله زار را آتش زدم! داستان از این قرار بود که در هنگام نمایش یک فیلم، نگاتیو پاره شد و تا بخواهم دریچه نور را ببندم فیلم آتش گرفت و من از ترس حلقه فیلم را در آوردم و از پنجره به بیرون پرت کردم، حلقه فیلم چرخید و داخل مغازه ای به نام جنرال مد افتاد و این مغازه آتش گرفت.

دورلو می افزاید: آپارات ها آن موقع زغالی بود و همین مساله سبب گردیده بود که دریچه نور حرارت بسیاری داشته باشد و اگر فیلم ناگهان می ایستاد آتش می گرفت. برای خنک کردن آپارات از آب استفاده می کردند و دستگاه به گونه ای ساخته گردیده بود که آب همیشه در گردش بود و باعث خنک شدن آپارات می شد. در آن موقع مدیر سینما به دلیل اینکه سینما را از سوختن نجات داده بودم 100 تومان به مادرم پاداش داد.

این پیشکسوت سینما از مدیر سینما سهیلا که در آن موقع فردی به نام آقای روحانی بوده است یاد می نماید و می گوید: من در همان سال ها آپاراتچی سینما سهیلا شدم و همزمان با کار، درس هم می خواندم ولی کار در اولویتم بود البته بعد از اینکه کمی سنم بالا رفت و حدود سال 1344 از سینما سهیلا و خیابان لاله زار دلزده شدم زیرا این خیابان تبدیل به محله ای برای لات ها گردیده بود.

این آپاراتچی قدیمی از فیلم های سیاه و سفید یاد نموده و عنوان می نماید: در آن دوران هنوز فیلم ها سیاه و سپید بود اما مخاطب رنگ سیاه و سپید را به صورت واقعی می دید. حتی زمانی که فیلم های رنگی آمد باز هم با استفاده از آپارات های زغالی می توانستید رنگ واقعی را ببینید ولی از زمانی که آپارات ها لامپی شد دیگر رنگ واقعی را در فیلم ها نمی دیدید.

وی که در همان سال های اول فعالیت خود از سینماهای لاله زار دل می نماید، شرح می دهد: از لاله زار که بیرون آمدم سینما صحرای امروز که سینما ریولی نام داشت قرار بود با فیلم کتاب آفرینش افتتاح گردد. البته تاکید می کنم هنوز آپارات ها زغالی بود و این نوع از آپارات ها از سال 1354 کنار گذاشته شد. در آن دوران برای نصب آپارات در سینما، 6 خانم هلندی از شرکت فیلیپس به ایران آمده بودند و من در کنار آنها بودم تا آپارات را نصب نمایند.

دورلو اضافه می نماید: سینما ریولی جزو اولین سینماهای استریو ایران به شمار می رفت آن هم در حالی که بیشتر سینماها با صدای مونو فیلم پخش می کردند. البته اولین سینمایی که از صدای استریو در ایران استفاده کرد سینما پلازا بود اما بعد از مدتی به دلیل مشکلاتی که برای مدیر سینما بوجود آمده بود سینما تعطیل شد و هیچ فیلمی با آن کیفیت صدا نمایش داده نشد. این سینما امروز به موسسه سروش واگذار گردیده است.

این آپاراتچی سینما با اشاره به اینکه در آن دوران آپارات های زغالی به قدری پیشرفت نموده بود که آب هم از دریچه نور و هم از گیره زغال ها رد می شد، تشریح می نماید: سینما کسری در خیابان بهار قرار بود با فیلم رومئو و ژولیت افتتاح گردد و آقای مزین فر که یکی از شرکای سینما ریولی بود از من خواست به این سینما بروم. در آن موقع همچنان یک پسر بچه بودم اما بسیاری از سالن داران من را در حوزه نمایش فیلم توسط آپارات قبول داشتند.

وی با تاکید بر اینکه در آن دوران کار بسیار سخت بود زیرا نگاتیوها بسیار شنماینده و هر لحظه ممکن بود که بشنمایند، می گوید: من در سینما کسری ماندگار شدم تا اینکه در سال 51 بنا به دلایلی از این سینما خارج شدم. همان روز دوباره به سینما ریولی رفتم تا یک فیلم ببینم در هنگام تماشای فیلم موسیو هراج که از پرسنل شرکت فیلیپس بود به دیدنم آمد و خواست تا به سینما پاسفیک بروم. آنجا متوجه شدم فیلمی که در این سینما نمایش داده می گردد از وسط قیچی بر گردیده است البته این را بگویم که آپارات آن سینما لامپی بود.

دورلو با اعلام اینکه حتی سانس صبح سینماها در آن دوران زیر 50 نفر مشتری نداشت، بیان می نماید: نگاتیو فیلم به قدری خراب بود که کاری نمی توانستیم برای آن انجام دهیم و همین مساله سبب شد تا به دنبال کپی دیگری باشیم و به همین منظور به دکتر محمود کوشان صاحب فیلم زنگ زده و از وی خواستم یک کپی دیگر از فیلم بدهد. دکتر از من خواست به استودیویی در جاده کرج بروم تا کپی جدید از فیلم بگیرم، این استودیو بسیار بزرگ بود و در آن فیلم هایی چون حسین کرد، امیرارسلان و باباشمل ساخته گردیده بود. کپی را به سینما آوردم و قرار شد تا چایان فیلم پای دستگاه آپارات لامپی شرکت زایس آلمان بمانم آن هم درحالی که تا آن موقع با چنین آپاراتی کار ننموده بودم. از موسیو هراج خواستم تا کار با این مدل از آپارات را به من یاد دهد ولی او عصبانی شد و گفت خودت می توانی این کار را انجام دهی. بعد از این ماجرا من یک سال در سینما پاسفیک کار کردم و از جمله اولین آپاراتچی هایی شدم که با دستگاه لامپی کار می کرد.

وی ادامه می دهد: بعد از مدتی از این سینما بیرون آمدم و به سینما گلریز رفتم. در همان سال ها به سینما شکوفه نو چالوس رفتم زیرا آن سینما تنها برای مسافران فیلم نمایش می داد و حقوقش 2 برابر سینماهای تهران بود. آقای هاکو از مسئولان شکوفه نو به من گفت اگر در جمع صاحبان شکوفه نو از جمله پرویز حجازی باشم برایم خوب است و همین امر باعث شد سه ماه آنجا بمانم ولی بعد از مدتی احساس کردم محیط آنجا برای من که یک نوجوان هستم مناسب نیست به همین دلیل به تهران برگشتم و در سینما مراد مشغول به کار شدم؛ گرچه کار در آن سینما برای من کسر شان بود.

این آپاراتچی با اعلام اینکه در آن دوران مدتی کار در سینما را کنار گذاشته و در یک مغازه مشغول می گردد، می گوید: در همان دوران قرار بود جشنواره فیلم سپاس برگزار گردد و دکتر کوشان از من خواست دوباره به کار بازگردم و به عنوان سرآپاراتچی در این جشنواره حضور داشته باشم و همین شد که دوباره به سینما بازگشتم. در آن روزها با آقای هاکوب خان که مغازه ای برای فروش ابزار و وسایل سینمایی داشت آشنا شدم و نزدیک به 20 سال با او همکاری کردم. ما تا سال 70 همکار بودیم و بعد از آن با حوزه هنری آشنا شدم.

ادامه دارد...

منبع: خبرگزاری مهر
انتشار: 2 دی 1397 بروزرسانی: 5 مهر 1399 گردآورنده: dubairo.ir شناسه مطلب: 110

به "اولین متولد سینما هستم، از 6 سالگی پای آپارات می ایستادم" امتیاز دهید

1 کاربر به "اولین متولد سینما هستم، از 6 سالگی پای آپارات می ایستادم" امتیاز داده است | 5 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اولین متولد سینما هستم، از 6 سالگی پای آپارات می ایستادم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید