آینده پژوهی تحولات روستایی ما را به واقعیت نزدیک می نماید
به گزارش مجله سفرنامه دبی، پژوهش ها و مطالعات در حوزه روستا در کشور ما سابقه خیلی طولانی ندارد و سال 1340 را می توان سرآغاز این گونه مطالعات دانست.
خبرنگاران ـ سمیرا باباجانپور: مطالعاتی که با آغاز اصلاحات ارضی در کشور و لزوم مطالعه در زمینه جامعه روستایی و تغییر و تحولات آن به خصوص در زمینه مهاجرت های روستانشینان شکل گرفت. امروزه پژوهش های روستایی بخش مهمی از مطالعات جغرافیایی، اجتماعی و مالی و حتی اکولوژیک و زیست محیطی را به خود اختصاص داده است؛ به طوری که دولت ها، سازمان ها و نمادهای اجرایی برای معین ضوابط و مقررات اجرایی و همچنین برای دست یافتن به توسعه پایدار به نتایج این پژوهش ها احتیاجمندند. در کشور ما پژوهش هایی که در زمینه روستاشناسی و جامعه روستایی صورت گرفته همواره یک گام عقب تر از برنامه های اجرایی سازمان ها بوده است. دکتر حمید جلالیان، دانشیار دانشگاه خوارزمی که سال هاست در زمینه جغرافیای انسانی به ویژه برنامه ریزی روستایی ناحیه ای فعالیت نموده معتقد است بیشتر تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته در حوزه مدیریت روستایی بوده است. تحقیقاتی که بر دهیاری ها و شوراهای روستایی تمرکز داشته و از بخش های دیگر غافل مانده یا کمتر مورد توجه قرارگرفته است.
امروزه بحث مدیریت روستایی و به دنبال آن مدیریت ناحیه ای از اهمیت زیادی برخوردار است به نوعی که شناخت دقیق از این مدیریت، شکوفایی و کارآمدی روستاها را به دنبال خواهد داشت. شما سال ها در این زمینه مطالعه نموده اید. تعریف شما از این مدیریت چیست؟
تعریف مدیریت روستایی برگرفته از علم مدیریت است. علم مدیریت یعنی استفاده از همه منابع و ابزارها در راستای اهدافی که تعریف می گردد. اگر این اصل را در مدیریت روستایی هم به کار بگیریم پس مدیریت روستایی نیز یعنی به کارگیری همه منابع، نیروها و ابزارها برای حرکت در جهت توسعه ای که امروزه به آن توسعه پایدار می گوییم. هدف مدیریت روستایی، تامین احتیاجهای اولیه مادی و غیرمادی جامعه روستایی و زمینه سازی برای دستیابی به اهداف برتر اجتماعی، مالی و محیط زیستی است که امروزه در مفهوم توسعه پایدار تعریف می گردد.
آیا مدیریت ناحیه ای و سیستماتیک برای مدیریت روستایی نیز صدق می نماید؟
دقیقاً همین طور است. در علم جغرافیا ناحیه ها را به عنوان سیستم های جغرافیایی در نظر می گیریم. یعنی روستا یا شهر همان طور که خودشان یک سیستم هستند در یک سیستم عظیم تر قرار می گیرند به نام ناحیه. بنابراین روستاها اگرچه به تنهایی یک سکونتگاه و اجتماع محلی به حساب می آیند اما قطعاً با اجتماع های پیرامونشان به خصوص با سکونتگاه های فزونی مثل شهر پیوند دارند. این ارتباط و پیوند تنگاتنگ با شهرها تشکیل یک ناحیه و یک جغرافیای عظیمتر را می دهد. در نتیجه مدیریتی هم که پیش روی ماست باید یک مدیریت فراگیر و عظیم تر از یک روستا باشد.
مدیریت پیروز و کارآمد با مطالعه و پژوهش رابطه تنگاتنگ دارد. صندلی این گونه مطالعات در حوزه روستا و مدیریت ناحیه ای چیست؟
پژوهش به معنی علمی و آکادمیک خیلی سابقه طولانی در کشور ما ندارد. در گذشته افرادی بودند که سفرنامه می نوشتند و بیشتر این سفرنامه ها توسط خارجی ها با اهداف استعماری یا با نیت شناخت و کشف سرزمین های جدید نگاشته می شد. ولی واقعیت این است که پژوهش های علمی در کشور ما از دهه 1340 آغاز می گردد. تا قبل از این مطالعات روستایی به طور عمده جنبه مردم شناسی داشته و در قالب مونوگرافی ها و تک نگاری ها براساس آداب و رسوم و زبان و فرهنگ روستایی انجام می شد. اما از سال 1340 به بعد که اصلاحات ارضی در کشور انجام شد هم برای شناخت جامعه روستایی و هم برای تغییر و تحولاتی که رخ داده بود و بعد بحث مهاجرت های روستایی که همزمان با توسعه صنایع در شهرها بود خیلی از متخصصان و کارشناسان به سمت مطالعات روستایی و شناخت این فضای جغرافیایی جلب شدند که بیشتر به پیامدهای اصلاحات ارضی در جامعه روستایی می پرداخت.
مرحله بعد مربوط به پژوهش های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی می گردد؛ چه در دوران جنگ تحمیلی و چه در دورانی که احتیاج به خودکفایی بود. در این دوره که با شکل گیری نهادهایی مثل جهاد سازندگی یا بنیاد مسکن انقلاب نگاه ویژه ای به روستاها شد مطالعات روستایی بیشتر مورد توجه نهاده شد. از دهه 1370 نیز مطالعات روستایی برای برنامه ریزی و توسعه روستایی به کارگرفته شد. به همین دلیل ضمن اینکه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی را داریم که به صورت علمی، منسجم و یکپارچه روستا و نواحی جغرافیایی را مطالعه می نماید، رشته های دیگری هم مثل توسعه و آبادانی روستا در بعضی دانشگاه ها ایجاد می گردد.
این پژوهش ها تا چه اندازه کاربردی است؟ به خصوص پژوهش های دانشگاهی تا چه اندازه توانسته اند در این زمینه پیروز عمل نمایند؟
واقعیت این است که بسیاری از این پژوهش ها کاربردی نیستند یا آنقدر ضعیف اند که خیلی جنبه کاربردی پیدا نمی نمایند. پژوهش های دانشگاهی در حوزه روستایی و ناحیه ای 2 دسته هستند؛ خاتمه نامه های کارشناسی ارشد و رساله های دکتری. معمولاً خاتمه نامه های کارشناسی ارشد در کشور ما بسیار قوی نیستند؛ هم از نظر روش شناسی و هم به لحاظ دانش و تحلیلی که باید برای نتیجه بهتر وجود داشته باشد ضعیفیم. بیشتر خاتمه نامه ها شناختی و توصیفی با موضوعات تکراری هستند و نوآوری ندارند و خیلی هم از لحاظ علمی قوی نیستند.
بنابراین این خاتمه نامه ها کارآیی ندارند. البته استثنا هم وجود دارد. دسته دوم پژوهش های مطالعاتی شخصی استادان هستند یا کارفرمایانی از دستگاه های اجرایی دارند. مثل سازمان شهرداری ها و دهیاری ها یا مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهری و روستایی کشور یا بنیاد مسکن یا دستگاه های اداری و اجرایی کشور که پژوهش هایی را سفارش می دهند. این گونه پژوهش ها پایه های علمی برای عملکرد دستگاه ها می شوند. طبق قانون هم همه دستگاه های اجرایی باید بخش پژوهش داشته باشند و بودجه ای را به این مطالعات اختصاص دهند. در نتیجه پژوهش هایی که در این چارچوب قرار می گیرند معمولاً پژوهش های کاربردی و مناسب هستند. مثلاً ما در دانشکده علوم جغرافیای دانشگاه خوارزمی 2 طرح را از اواخر سال 1396 با بنیاد علوی که زیر مجموعه بنیاد مستضعفان است آغاز نموده ایم که طرح پیشرفت و آبادانی شهرستان چالدران در آذربایجان غربی و طرح توان افزایی جوامع محلی در یکی از شهرستان های استان کهکیلویه و بویراحمد را شامل می گردد.
بیشتر پژوهش ها و مطالعاتی که در خصوص جامعه روستایی انجام می گردد در چه زمینه ای است؟
بیشتر تحقیقاتی که در حال حاضر انجام می گردد چه در قالب خاتمه نامه و چه پژوهش سفارشی عمدتاً روی مدیریت روستایی تمرکز دارد. اینکه دهیاری ها و شوراهای اسلامی چقدر پیروز عمل نموده اند و مشارکت در جوامع روستایی چگونه است. بخشی از مطالعات بخش مالی روستاها را شامل می گردد که عمدتاً دررابطه با معیشت روستایی است. این بخش بسیار اهمیت دارد؛ چون در کشور ما بیشتر مهاجرت های روستایی ریشه در مسائل مالی دارد. پژوهش هایی مانند تنوع بخشی به اقتصاد و معیشت روستایی بر پایه معیشت پایدار داشتیم. موضوعی که از سال 1990 به بعد در جهان بسیار مورد توجه نهاده شده و ما احتیاجمند این هستیم با توجه به اینکه فکر اصلی توسعه کشور توسعه پایدار است در این حوزه وارد شویم.
حتی دستگاه های اجرایی بحث اقتصاد روستایی را مورد توجه قرار داده اند. طرح هایی مثل مدل یک روستا، یک محصول را داریم که سازمان مدیریت و برنامه ریزی پیگیری می نماید یا تهیه سند توسعه و اشتغالزایی روستایی در دستور کار سازمان مدیریت و برنامه ریزی قراردارد که به استناد آن می توان سند اشتغالزایی روستاها را تهیه کرد. دسته دیگری از مطالعات روستایی به امکان سنجی ایجاد و توسعه فعالیت گردشگری در نواحی روستایی مربوط می گردد.
اگر بخواهیم این مطالعات را تقسیم بندی کنیم اهمیت کدام حوزه بیشتر خواهد بود وبا توجه به شرایط امروز روستاها کاربردی تر است؟
به نظرم بخش مهمی در مطالعات روستایی ما که این سال ها بیشتر هم شده است مربوط به بحث سوانح، ریسک ها و مخاطرات است. ما کشور زلزله خیزی داریم. سیل زیادی هم داریم و همه اینها آسیب های زیادی را به بافت روستایی می زند. بحث تاب آوری جوامع روستایی چه در بعد کالبدی و مسکن و چه در بعد مالی و اجتماعی در مقابل این حوادث طبیعی بسیار اهمیت دارد که اتفاقاً این مطالعات بسیار کاربردی هستند.
لزوم پژوهش در این زمینه از آن نظر بیشتر اهمیت دارد که مخاطرات افزایش پیدا نموده است. سطح حضور مردم در روستاها بیشتر شده و ساخت وسازهای بی رویه و غیرمجاز و رعایت نکردن حریم رودخانه ها افرایش پیدا نموده است.
منبع:ویژه نامه شهرپژوه
منبع: همشهری آنلاین