ناشناخته حتی برای ایرانی ها

به گزارش مجله سفرنامه دبی، خبرنگاران/سیستان و بلوچستان اگر مجبور به انتخاب بین سیستان و بلوچستان و دوبی شوید، کدام را برای سفر انتخاب می کنید؟

ناشناخته حتی برای ایرانی ها

17 میلیون تومان برای سه شب و چهار روز هزینه لاکچری برای یک نفر می کنید تا قشنگ ترین خیابان و برج های دنیا، هتل لوکس با ساحل نخلی در میانه خلیج فارس، بازار قدیمی دوبی به سبک ونیزی و دهکده دنیای با نمادهای کشورهای دنیا که مصنوعی است و ساخته دست هنرمندان، ببینید و از تفریحات ساحلی که همچون آینه برق می زند، پارک آبی، آکواریوم های دریایی، بالن های ساحلی و رستوران زیر آب لذت ببرید.

استان سیستان و بلوچستان با همه گنج اش بیخ گوش امارات است، اماراتی که اندازه یک استان ما هم نمی گردد؛ آنان به سرعت برق و باد در حال استفاده از فرصت های اقتصادی دنیا اند و به جایی رسیده اند که برای خودشان وزیر هوشمند و آن هم از جنس زن معین نموده و به سوی هوشمندسازی کشورشان حرکت می نمایند.

آنجا مصنوعی است و ساخته دست بشر و اینجا طبیعی است و چهار فصلش بهار؛ بادهای موسمی بر روی اقیانوس شلاق می زند و نسیمش به ساحل می رسد. هزار کیلومتر خط ساحلی از جاسک هرمزگان تا چابهار، برخورداری از آب و هوای اقیانوسی، کوه های مینیاتوری و مریخی، تنها آتش فشان فعال ایران به نام تفتان، گل افشان ها، پایکوبی دلفین ها، قلعه های تاریخی، شهر سوخته 7000 ساله بخشی از جاذبه های سیستان و بلوچستان است که اوسط هاشمی، استاندار پیشین سیستان و بلوچستان از آن یاد می نماید و معتقد است همه اینها را با هم تنها می توان در 2 یا سه شهر اروپا یافت.

مردم ما به جای سفر به کیش، قشم و چابهار خودمان به ترکیه و دوبی می فرایند، آن هم نه یک بار بلکه دوباره و سه باره؛ مگر آنجا چه دارد که چابهار ندارد؟ آنجا مرکز تفریح مردم دنیا و اینجا مقصدی ناشناخته و بکر حتی برای خود ایرانی ها؛ واقعا چرا؟

چقدر به گردشگری دریایی سیستان و بلوچستان توجه شده و چند تا اتوبوس دریایی وجود دارد که مردم را از ساحل یک استان به ساحل استان دیگر ببرد و گشت دریایی راه بیفتد؟ چرا در این زمینه عمیق فکر نمی گردد، در حالی که توسعه سواحل می تواند ساحل های بکر را به سایت های ارزشمند گردشگری در جهت تامین احتیاجهای روحی استان تبدیل کند.

آنچه که معلوم است هنوز فضای شاد و سازگار با شرایط کشور ایجاد نشده و در نتیجه گردشگران خروج از کشور را برای تفریح در پیش می گیرند و شادی را در بیرون از کشور جستجو می نمایند.

علی اوسط هاشمی که تا پیش از این به مدت سه سال استاندار سیستان و بلوچستان بوده است و تنها استانداری است که بعد از انقلاب توانسته تحولی در توسعه استان ایجاد کند، علت ناموفق بودن استان را در جذب گردشگران، ناامن جلوه دادن این استان، بی برنامگی، فقدان جامعیت نگاه به استان، ضعف در مدیریت، عقب ماندگی تاریخی در توسعه نیافتگی، تنگناهای اقتصادی و ارزی و بالا بودن هزینه ها، مطالبات انباشته شده و زیرساخت های ضعیف می داند و معتقد است، اگر استان با همه داشته هایش محروم است ناشی از ضعف ماست.

یک مدل توسعه در ایران با موضوع دریا وجود ندارد

او با این توصیف زیبا که باید موج دریا خود را در برنامه ششم توسعه نشان دهد، می گوید: این استان به آب های آزاد اقیانوسی متصل است و بیش از 1000 کیلومتر ساحل از جاسک هرمزگان تا چابهار سیستان و بلوچستان وجود دارد، بنابراین نباید به دلیل چسبندگی مطلق ما به نفت مورد بی توجهی قرار گیرد. ما دربین 170 کشور دارای ساحل قرار داریم و از یک طرف به خلیج فارس و یک طرف دیگر به دریای عمان و مکران متصل هستیم ولی نتوانستیم یک مدل توسعه با موضوع دریا داشته باشیم و این ساحل ها با این همه ظرفیت نتوانسته ما را به یک مدل درست توسعه برساند. سواحل این استان و زیبای های دیگر طبیعت آن و آداب و رسوم اقوام آن بی نظیر است و تنها کافی است به ایرانی ها شناسانده گردد.

زیرساخت های گردشگری در سیستان و بلوچستان ضعیف است

اوسط هاشمی بر ضرورت توسعه صنعت گردشگری سیستان و بلوچستان و برنامه ریزی برای آن تاکید دارد و خاطرنشان می نماید که این استان با ضعف در ایجاد زیرساخت های گردشگری روبروست و بر این عقیده است که تا زمانی که هزینه سفر به سیستان و بلوچستان به دلیل فاصله طولانی اش با سایر استان ها همچون تهران گران است هزینه سفر برای هموطنان سنگین می گردد.

او خواهان این است که سازمان میراث فرهنگی جهت گیری کلی و مقصدیابی جدید در نظر گیرد تا از تمرکزگرایی گردشگری در مناطقی همچون شمال کاسته گردد و فضاهای گردشگری تکثیر گردد و در آن تنوع ایجاد گردد که این امر با تسهیل گری و روان سازی برای سرمایه گذاری در این بخش ها توسط بخش حاکمیتی امکان پذیر است. به عنوان مثال باید سازمان ها و وزارتخانه ها همچون وزارت ورزش بخشی از مسابقات آسیایی و منطقه ای خود را به این منطقه سوق دهند و همه برنامه ها در پایتخت و سه تا چهار استان کشور برگزار نگردد که این موضوع سبب شناخت ملی از این استان می گردد.

به توسعه سواحل مکران در برنامه ششم توجه شده است

استاندار پیشین سیستان و بلوچستان، همسویی سرمایه گذاران داخلی، روی آوری سرمایه گذاران خارجی و جهت گیری درست دولت را زمینه ساز تحول در این استان عنوان و خاطرنشان می نماید: صدای مردمی که 2000 کیلومتر با مرکز فاصله دارد نباید در حاشیه قرار بگیرد و باید جهت گیری اقتصاد مقاومتی کشور معطوف به این استان باشد، البته در برنامه ششم توسعه به این استان هر چند کوچک توجه شده و سازمان توسعه سواحل مکران برای توجه به ظرفیتهای ملی و منطقه ای در احکام دائمی پیش بینی شده است و اگر با دقت به آیین نامه سازمان توسعه سواحل مکران توجه گردد و هیات امنای این سازمان شکل خود را پیدا کند می تواند این منطقه را یعنی از جاسک هرمزگان تا بندر چابهار را متحول سازد.

گرد و غبار و خشکسالی در سیستان و بلوچستان یک تهدید جدی است

از آنجا که گرد و غبار و خشکسالی در سیستان و بلوچستان یک تهدید جدی برای پایداری جمعیت شده و می تواند زمینه مهاجرت و پایین آمدن قیمت املاک در منطقه را به همراه داشته باشد، تصمیم گرفته شد 46 هزار هکتار از اراضی استان با 20 کارگاه مجهز گردد و 3000 نفر بر روی این زمین ها مشغول به کار شوند. در نتیجه برای این پروژه از مخزن تا مزرعه، لوله آب رسانی ایجاد شد تا میزان تبخیر به شدت کاهش یابد و در نتیجه به این گونه کمبود بارش مدیریت گردد و مردم منطقه را امیدوار کند به بودن شان در مزارع خودشان.

سیستان و بلوچستان می تواند قطب فراوری موز و فولاد و پتروشیمی باشد

او معتقد است نباید در هر استانی هر محصولی کاشته گردد و از منابع آب عمومی حداکثر استفاده گردد و در نهایت محصولی برداشت گردد که سر دست کشاورز بماند و می گوید: 850 میلیون دلار برای واردات موز از کشور خارج می گردد در حالی که این استان می تواند قطب فراوری موز باشد و برای استان سیستان و بلوچستان اشتغال ایجاد کند و از خروج ارز جلوگیری نماید. این استان با اقلیم اقیانوسی اش و متاثر از آب و هوای پاکستان و هند، مکانی مناسب برای فراوری میوه های گرمسیری است و می تواند قطب فراوری موز در کشور باشد، در عوض هندوانه ای در استان فراوری می گردد که محصولی آب بر است و سبب صادرات مجازی آب می گردد.

این جهت گیری نادرست تنها در بخش کشاورزی نبوده و به بخش های دیگر استان هم سرایت نموده است؛ با وجود این که سیستان و بلوچستان به دلیل وصل بودن به آب های اقیانوسی و دارا بودن آب مورد احتیاج می تواند قطب فراوری فولاد و پتروشیمی و صادرات آن از کشور باشد اما امروز فولاد و یا پتروشیمی در عمق کشور و مرکزیت کشور با وجود کمبود آب در این مناطق فراوری می گردد بنابراین به نظر می رسد باید در جهت گیری توسعه ای بازنگری جدی و مکان یابی درست صورت گیرد.

اوسط هاشمی اما این کمبودها و عقب ماندگی های تاریخی سیستان و بلوچستان را بهانه نکرد و با عشق و با وجود کمبود امکانات دست به کار شد؛ مردم هم به عملکرد او و دولت روحانی روی خوش نشان دادند و او را برای تحقق وعده هایش کمک کردند؛ پیشرفت پروژه ها تا آنجا بود که 2 بار رئیس جمهور برای افتتاح پروژه های بزرگی که در تاریخ استان مسبوق به سابقه نبود به استان دعوت شد و بخشی از وعده ها محقق شد؛ افتتاح پروژه توسعه بندر شهید بهشتی و روشن شدن مشعل گاز شهری در زاهدان از جمله کارهای تاثیرگذار در افزایش رفاه سیستان و بلوچستانی ها بوده است. جالب است بدانید از سال 58 تا 92 یعنی در مدت 34 سال، 9 هزار و 200 میلیارد تومان سرمایه گذاری در این استان انجام شده، در حالی که ظرف چهار سال اخیر 13 میلیارد تومان سرمایه گذاری انجام شده و آن هم در شرایط سختی که از نظر پولی و اقتصادی بر کشور حاکم بوده است.

سیستان و بلوچستانی ها روزهای گازی را سپری می نمایند

حال برای گازرسانی به روش بیع متقابل در این استان تا 500 میلیون دلار قرارداد در شورای اقتصاد کشور مصوب شده و هم اینک می توان گفت که سیستان و بلوچستانی ها روزهای سخت شان را سپری نموده و روزهای گازی شان را می گذارنند. به همین منظور 750 کیلومتر لوله کشی شهری برای سال 96 پیش بینی شد که انجام مطالعات و پیگیری امور قراردادهای آن به طول 450 کیلومتر به سال جاری موکول شده است و علاوه بر آن مطالعات خط انتقال گاز از زاهدان به سیستان نهایی شده است.

تا به امروز تامین گاز واحدهای صنعتی همچون سیمان از راه دور و زمینی و به وسیله خوزستان و اصفهان کاری پرهزینه و با تهدید همراه بوده اما حالا با انتقال گاز به این استان به وسیله خط لوله هم می توان گاز مورد احتیاج صنعت و مردم استان را تامین کرد و هم زمینه صادرات آن به استان های نزدیک به مرز افغانستان را فراهم کرد؛ حال ضروری است که مسئولین کنونی استان به این مطالبه جدی مردمی پاسخ داده و پیگیری های زمان دار برای تحقق طرح های گازرسانی انجام گردد.

هم چنین برای حفظ اشتغال به توسعه صنعت در استان پرداخته شد به گونه ای که زمینه ساخت کارخانه لاستیک سازی با ظرفیت 55 هزار تن و کارخانه فراوری کاغذ از آهک و شن فراهم شد که هر دو این پروژه ها در حال انجام هستند. ال سی صنعت فولاد در چابهار نیز در حال باز شدن است و بیش از 160 میلیون یورو سرمایه گذاری شده و قرار است ظرفیت فراوری سه میلیون و 200 هزار تن، با شروع به کار 2 واحد فولادی ایجاد گردد.

برق سیستان و بلوچستان نیز عمدتا از استان کرمان و خراسان جنوبی تامین می شد و اگر وقفه ای در انتقال برق از این دو استان اتفاق می افتاد تامین برق استان دچار مخاطره می شد بنابراین احتیاج بود که برق استان در خود استان تامین گردد در نتیجه بخشی از سرمایه گذاری خارجی به فراوری برق معطوف شد و اعتبار نیروگاه سیکل ترکیبی چابهار برای تامین برق شمال و مرکز استان تامین شد.

پروژه های درمانی دولت در استان با کل دستاوردهای درمان در تاریخ درمانی سیستان و بلوچستان برابری می نماید

11.5 درصد کل پروژه های طرح تحول سلامت در سیستان و بلوچستان اجرا شد و برای نخستین بار دو پروژه بیمارستان 90 تختخوابی بخش خصوصی در این استان کلنگ زنی شد و اعتبارات ارزی برای تامین تجهیزات شان اختصاص یافت. تا پیش از این تنها یک بخش درمانی خصوصی 10 تختخوابی وجود داشت، بنابراین کل پروژه های درمانی دولت در این استان با کل دستاوردهای درمان در تاریخ درمانی سیستان و بلوچستان برابری می نماید.

در دوره اوسط هاشمی، هم چنین منطقه آزاد سیستان پایه گذاری شد؛ موضوع آن از کمیسیون اقتصاد عبور کرد و هم اینک آماده ورود به مجلس برای آنالیز است. مطمئنا ایجاد آن در پایداری جمعیت در آن منطقه نقش دارد. این منطقه آزاد در پنج کیلومتری ولایت هیرمند واقع شده است و از زیرساخت ها و امکانات لازم برخوردار است بنابراین در صورت مشارکت فعالان اقتصادی و ایجاد معافیت ها و مزیت ها برای منطقه می توان احتیاج کشور افغانستان را تامین کند.

ظرفیت بندری سیستان و بلوچستان نیز از 2.5 میلیون تن در سال 62 به 8.5 میلیون تن در سال 95 رسیده است؛ به محض خروج از تحریم ها و گشایش ال سی، تجهیزات بندری از آلمان خریداری شد و توسعه بندر شهید بهشتی انجام شد به گونه ای که هم اینک پهلوگیری کشتی های بالای 100 هزار تن امکان پذیر شده است و کشتی های اقیانوس پیما می توانند در این بندر پهلوگیری نمایند.

به نظر می رسد حال که بندر توسعه یافته است ضروری است توسعه روابط با کشورهای حاشیه اقیانوس همچون هند، پاکستان، چین و اندونزی مورد توجه قرار گیرد، زیرا به عقیده اوسط هاشمی اقیانوس هند جای اقیانوس آتلانتیک را در تجارت خواهد گرفت و جای پایی برای توسعه آینده دنیا خواهد داشت و ایران در این میان بتواند پل ارتباطی با آسیای میانه باشد.

شیلات صنعتی منطبق با احتیاج صیادی در سیستان و بلوچستان وجود ندارد

دریا مهم ترین ظرفیت پنهان این استان است زیرا که تا شاخ آفریقا، اجازه صید برای ایرانیان در آب های آزاد وجود دارد با این وجود هنوز شیلات صنعتی منطبق با احتیاج صیادی در این منطقه وجود ندارد. هم اینک 900 لنج صیادی در این منطقه فعال است و برای توسعه صنعت صیادی، پیشنهاد بورس تن ماهی مطرح شده است تا بازار ملی و منطقه ای برای آن راه بیفتد.

بورس دنیای ماهی در سیستان و بلوچستان راه اندازی گردد

کشوری که 5000 کیلومتر ساحل دارد با این میزان سطح دسترسی به منابع دریایی باید به بورس شیلات دنیای برسد؛ هم اینک بورس دنیای در تایلند در حال فعالیت است و ما نیز می توانیم در منطقه خودمان بورس ماهی راه بیندازیم.

قطب جمعیتی دنیا یعنی حدود 2 میلیارد نفر یعنی ساکنان 2 کشور چین و هند و کشورهای اسلامی در اطراف این خط دریایی قرار دارند و ما از این بازار دوریم؛ در حالی که تمام این کشورها در نزدیکی ما به فکر توسعه همه جانبه و نه صرفا توسعه هستند، بنابراین توسعه هندوستان برای ما می تواند یک مدل باشد و می توانیم ارتباطمان را با چنین کشورهایی توسعه ببخشیم؛ اقیانوس هند جای پای آینده دنیا برای رسیدن به توسعه است و ایران در این میان می تواند پل ارتباطی میان آسیای میانه و اروپا باشد.

سیستان و بلوچستان سومین استان کشور در جذب سرمایه گذاری خارجی است

به گفته اوسط هاشمی، استان سیستان و بلوچستان سومین استان کشور در جذب سرمایه گذاری خارجی در چهار سال اخیر بوده در حالی که چنین شرایطی در گذشته سابقه نداشته و ریالی سرمایه گذاری انجام نشده بود چرا که در گذشته این استان ناامن جلوه داده شده بود و همین امر سبب شده بود که حتی مسئولین کشور هم حضور کمی در منطقه داشته باشند و نگاه شان متاثر از القائات و گزارشات رسیده باشد تا واقعیت های منطقه ، این در حالی است که امنیت بر پایه رضایت پایدار است و اگر امنیت بر پایه مردم پایدار نباشد نمی تواند امنیت کامل و پایداری برقرار کرد و اگر امنیت در این استان برقرار نباشد کدام عاملی سرمایه گذاری خواهد نمود.

اوسط هاشمی تا پیش از این که استاندار گردد تنها یک بار به صورت مجردی به این استان سفر نموده بود و حتی خانواده اش او را در این سفر همراهی نکردند و تصورشان بر این بود که راه رفته را بر نخواهد گشت؛ اما او برگشت و با خود خاطراتی از زیبایی های این استان به همراه آورد. اوسط هاشمی بعد از این که بر مسند ریاست سازمان تعاون روستایی هم نشسته بود باز هم میز کارش را با صنایع دستی این استان تزئین می کرد. هنوز هم سیستان و بلوچستانی ها سر زده به امیدی، حال استاندار پیشین شان را جویا می شوند.

خودش می گوید وقتی استانداری این استان را به او پیشنهاد کردند بی تردید پذیرفت و هیچ گاه میل به ترک آن استان را نداشت و به رانت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پاسخ مثبت نداد و حالا خود را صدایی از مردم سیستان و بلوچستان که 11.5 درصد مساحت کشور را در خود جای داده است، می داند.

او بر این عقیده است که همواره از ناامنی های این استان پهناور گفته می گردد و هیچ گاه از داشته های انسانی و سرمایه های نهفته در آن سخن به میان نمی آید که این امر سبب انحراف از کشف و شناخت مردم این استان می گردد. این در حالی است که در زمان اوج فعالیت داعش در عراق و سوریه در این منطقه از امنیت سخن گفته می شد که این امر نشان از اشتیاق و میل مردم سیستان و بلوچستان به مشارکت شان در توسعه استان دارد.

علاقه مردم سیستان و بلوچستان به مشارکت در توسعه استان تنها به مردانش ختم نمی گردد و حال با باز شدن فضا و کوشش دولت برای به مشارکت دریافت خانم ها در تصمیمات حاکمیتی، زنان استان نیز به پیش آمدند به گونه ای که در سال 96 بیش از 1400 زن کاندیدای شورای شهر در استان شدند و 433 نفر از این تعداد به شوراها راه یافتند. با وجود نگاه تعصبات قومی خاص در این استان، یک رفتار برگرفته از اعتماد بین ملت و دولت سبب شد اولین معاون استاندار زن تاریخ سیستان و بلوچستان منصوب گردد و بیش از 65 مدیر زن در این دوره به کار گرفته شوند.

اگر دیر بجنبیم کشورهای دیگر گوی سبقت را برای دریافت بهترین فرصت خواهند ربود

استاندار پیشین سیستان و بلوچستان با گلایه از قفل زدن بر در صندوق توسعه ملی به خبرنگاران می گوید: ما برای چه زمانی می خواهیم پس انداز کنیم و چه بهتر که صندوق توسعه ملی بر روی پروژه ها گگردده گردد تا به جای آن که پروژه ها 10 ساله تکمیل گردد چهار ساله به اتمام برسند. باید جنبید زیرا که اگر دیر بجنبیم کشورهای دیگر گوی سبقت را برای دریافت بهترین فرصت خواهند ربود که برای ایران خسارت محسوب می گردد.

آزادسازی آب هیرمند از افغانستان به سوی ایران سختتر شده است

اوسط هاشمی از شرایط سخت کم آبی و تاثیر آن بر زندگی مردم سیستان و بلوچستان می گوید و این که کمیته های مشترکی میان افغانستان و ایران ایجاد شده تا دعوا بر سر تخصیص حق آبه دو کشور حل و فصل گردد و امیدوار است که عراقچی دیپلمات ارشد ایران به عنوان رئیس کمیته مشترک در زمینه آب بین دو کشور بتواندبه توافقاتی دست یابد. آنچه که مسلم است نه تنها استان سیستان و بلوچستان بلکه افغانستان در همسایگی مان نیز از کم آبی رنج می برد اما به دلیل افزایش امنیت در افغانستان و بازگشت بخشی از مهاجران به این کشور و سرمایه گذاری های انجام شده در بخش کشاورزی در استان های همسایگی سیستان و بلوچستان و ایجاد سد بر روی هیرمند، آزادسازی آب به سوی ایران سختتر شده است.

سال جاری کمترین میزان دبی ورودی آب به این استان را داشتیم و علاوه بر آن نذورات آسمانی نیز به شدت کاهش یافته است. بر طبق قانون ایران 820 میلیون متر مکعب حقابه دارد که باید سالانه بر طبق تقویم زمانی در یک فصول معین و منطبق با احتیاج کشاورزی رهاسازی گردد که افغانستان به این موضوع تن نداده است، زیرا که دولت افغانستان قدرتمند نیست و تحت فشارهای سیاسی درون این کشور واقع شده است. از آن سو ایران نیز ساکت ننشسته و به دلیل همکاری های ضعیف افغانستان در این زمینه مانع از مبادله سند توسعه روابط افغانستان و ایران شده و علاوه بر آن پنج کمیته مشترک میان این دو کشور از جمله کمیته آب در هشت تا 9 ماه اخیر برای حل این مشکل تشکیل شده است.

تهیه و تنظیم از شیما عباس زاده، خبرنگار خبرنگاران

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 22 اسفند 1398 بروزرسانی: 5 مهر 1399 گردآورنده: dubairo.ir شناسه مطلب: 891

به "ناشناخته حتی برای ایرانی ها" امتیاز دهید

1 کاربر به "ناشناخته حتی برای ایرانی ها" امتیاز داده است | 4 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ناشناخته حتی برای ایرانی ها"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید